کلمة پروژه, برای اولین بار در سال 1900 در قسمت کارهای دستی دانشگاه کلمبیا به کار برده شد و مفهوم آن در نزد عموم عبارت بود از یک مسالة وسیع و مهم که جنبة عملی دارد و فراگیرندگان بدان علاقمندند, ولی بعدها به موضوع هدف و الهامات فراگیرنده بیش از جنبة عملی آن تاکید شد. بنابراین پروژه به مفهوم کلاسی از «الهامات فراگیرنده» سرچشمه می گیرد و باعث ازدیاد علاقه در او می شود. این روش, در موقعی های طبیعی ارزش تربیتی دارد و جنبة تجربی آن زیاد است و از آنجا که در این روش- به ویژه پروژه انفرادی- تقسیمات تصنعی دروس و ارتباط غیر منطقی آنها از میان می رود, موثرترین راه برای یادگیری عمیق و پایدار است.
محاسن روش واحد پروژه عبارتند از:
1- رابطة مناسبی بین فراگیرنده و معلم ایجاد می کند و باعث تشویق فراگیرنده به یادگیری می شود.
2- چون فراگیرنده در طرح هدف و فعالیت ها سهیم است, تمایل شدیدی به یادگیری دارد.
3- با این روش, اعتماد به نفس فراگیرندگان و جرأت آنها در اظهار نظر تقویت می شود.
4- این روش, رغبت فراگیرندگان را نسبت به فعالیت های تربیتی افزایش می دهد و حس بردباری آنها را نسبت به عقاید مخالف تقویت می کند.
5- در این روش, حس همکاری فراگیرندگان تقویت می شود.
6- روش مطالعه, استفاده از منابع, نوشتن و تنظیم مطالب در فراگیرندگان تقویت می شود.
محدودیت های روش واحد پروژه عبارتند از:
1- ممکن است در این روش وقت زیادی تلف شود.
2- فرصت زیادی برای تمرین و فعالیت های دسته جمعی کلاسی موجود نخواهد بود.
3- پروژه هایی که متناسب وضعیت رسمی مدارس باشد کم است.
4- احتیاج به امکانات فراوان و معلمان چیره دست دارد.
منبع : برگرفته از نوشته های ایرج مختارنیا